اصلاً نمي خواستم مطلبي پست كنم . يك مدت بود كه نمي توانستم عكسي را در وبلاگ آپلود كنم . امروز صبح بعد از مدتها آزمايش كردم و اين عكس را كه فكر كنم ديوان مدائن و يا طاق كسري است . به طور تصادفي انتخاب كردم . بعد نظرم را جلب كرد . گفتم چيزي جهت شرح عكس فوق بنويسم . اطلاعاتم در مورد آن محدود بود . در حد اينكه مدائن پايتخت امپراطوري ساسانيان بوده ،ساسانيان به نيمي از دنياي آن روز حكومت مي كردند . اينكه طاق كسري يكي از كاخهاي شاهان ساساني بوده . اينكه در حال حاضر اين عمارت در محدوده جغرافيايي كشور عراق امروزي است كه زماني بخشي از ايران بوده . اينكه فرش بهارستان كه جناب عمر آن را تكه تكه كرده و هر تكه اي را به مجاهدي داده در تالار اين قصر بوده . اينكه خيلي از جنگهاي ايران با امپراطوري رم در چند كليومتري اين كاخ بوده ، اينكه حادثه تاريخي كربلا همين نزديكها بوده .اينكه اين كاخ بعد از فتح ايران بدست مسلمانان ضرب المثل بيان عبرت مي شود . و راستش رابخواهيد همين اينكه آخر قدري حواسم را معطوف كرد . نگاهم را عميق تر كردم . از ابزارهاي لازم جهت بهتر ديدن عكس فوق استفاده كردم . با خود تصور كردم دوران شكوه و جلال اين عمارت را زماني كه شاهنشاه بزرگ ايراني با ريشهاي فرفري وبه روي تختي كه شكوه جلال آن هر بازديد كننده اي را تا مدتها انگشت به دهان ميكرد . خسرو پرويز را كه خوابهاي فراواني براي شيرين ديده بود . و باز خسرو پرويز را كه با غرور فراوان و با تحقيري مثال زدني سفير عرب زبان امپراطوري نو پاي اسلام را راند .ازآن همه شكوه جلال چيزي به جزء ويراني باقي نماده است . راستي خانه اي كه ما براي تهيه آن دست به هر كاري مي زنيم به نيمي از يكي از اطاقهاي اين تالار مي شود . محدوده قلمرور امپراطوري ما چه اندازه است ؟ آيا نيمي از دنيا امروز را در بر مي گيرد؟